۱۳۸۶ اسفند ۴, شنبه

گوشت اضافه


اين عكس من رو ياد دو تا چيز مي اندازه.
اوليش خدمت سربازيه. اصلا نمي خوام بگم يادش به خير، چون واقعاً چيز گهي بود. جو پادگان و سربازي مثل يك زندگي واقعيه كه همه توي فشار هستند كه اكثراَ پسرها بدون هيچ مقدمه اي هول داده ميشن اونجا. آدم ها وقتي توي فشار باشند هويت واقعي خودشون رو نشون مي دهند. آخر هفته ها توي پادگان همه سربازها رو جمع مي كردند و يك ليست رو مي خوندند كه همه به مرخصي تشويقي و تو شهري مي رفتند ،جالبه اسامي افرادي كه به چيز مالي معروف بودن هر هفته بود.
به خاطر چند ساعت مرخصي تو شهري چند صد نفر رو مي فروختند. يادمه يك بار موقع تمرين صف جمع(رژه) نگو يك بنده خدايي يك باد و صدايي از خودش در آورده بود چنان بنده خدا رو تا شب اذيتش كردن كه فكر كنم پمپ باد شكمش سوخت و تا آخر عمرش ديگه هيچ بادي تو شكمش نياد.
دوميش هم يك بنده از شناس ها هست كه طرف آخر عن كلفت هاست! اصلا كار نمي كنه و سر هيچ كاري چند ماه بيشتر دوام نياورده. بنده خدا زنش چند سال هست كه كار مي كنه و خرج خودش و چند تا بچه شون رو در مي ياره.
الان چند ساله كه زنه طاقت آورده .هر وقت كه به مرده يك كم فشار مي ياره كه بره سر كار طرف شلوغ كاري مي كنه و زنه رو به سر به هوايي بودن متهم مي كنه و مي ره تو در و همسايه پشت سر طرف دري وري مي گه و خلاصه كلي ادعاي مردانگي مي كنه و مثلاً رگ غيرتش به جوش مي ياد و اون چند صد گرم گوشت اضافي اش رو به رخ مي كشه! طرف حتي زورش مي ياد كه چند تا نون بگيره.
هميشه با خودم فكر ميكنم ملاك مرد بودن چي بوده؟ واقعاً سوال سختيه.

بيخ نوشت: يكي از رفقا براي مجلس ثبت نام كرده و براي داغ شدن تنور انتخابات رد صلاحيت نشد.
طرف واقعا آمار خيطي داره. جالبه چند شب مي ياد پيش ما و ما كلي بهش گير مي ديم.نماينده چند سال مشهد يك شيخ و آفت ا..به نام فاكـِر بود. ما بهش ميگيم تو نيــــو فاكر هستي.
تمام شرايط رو هم داري. زيادي كان ديدي و درد كشيدن و دست و پا زدن رو زير بار مشكلات( پنجه كشيدن ملت روي قالي) از نزديك ديدي!
با يك حساب سر انگشتي اكثر نمايندگان مجلس شرايط بالا رو داشته و دارند.
بيخ نوشت ۲: سايت بلاگر يك جورايي فيلتره و من شانسي ديدم بازه و پستم رو زدم.اين پست رو توي وب اولم بلاگفا زده بودم،اگه تاخيري بوده ببخشين تقصير من نبود.
سخته،ولي شاد باش.

۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبه

من نبودم،دستم بود!




اونايي كه شماره منو دارند مي دونند كه من عاشق مردم آزاري و تك زنگ زدن هستم. يكي از دوستان ما كه تهراني هست اومده بود كلي از من تشكر مي كرد. اين بنده خدا در خانوم بازي سابقه اي بس عظيم داره.
مي گفت: جواد اقا هفته پيش يك سوتي دادم عجيب. جريان از اين قراره كه من هيچ وقت عادت ندارم وقتي كه كسي به موبايلم زنگ زد و حرفم تموم شد اون رو قطع كنم. اون روز با يك خانومه قرار داشتم و نرسيده به اونجا خانومم زنگ زد ومثلاَ پيچوندمش، نگو شك كرده و چون اون زنگ زده بود گوشي رو قطع نكرده بود. حالا ما رفتيم سر قرار طرف رو ديديم. خلاصه جات خالي رفتيم آبميوه اي .با طرف كلي تريپ لاو زديم.از تشبيه چشماي چپ و چنبل طرف به چشمان آهو گرفته تا هيكل عين گاوش رو به عروس دريايي.خلاصه كلي از زبونمون كار!؟ كشيديم.
بعد از يك ساعت با خيال راحت برگشتيم خونه. خانومم كارد مي زدي خونش در نمي يامد. دم در خونه منتظرم بود.هم رسيدم نه سلامي ،نه عليكي گفت محسن تا حالا كدوم گوري بودي؟ اصلاَ نذاشت حرف بزنم !خودم همه چيز رو شنيدم. اون خانومه كي بود كه اين قدر باهاش جون جوني بودي؟ چه خوب بلدي تريپ لاو بزني. هرچي غرغر و بداخلاقيه ماله منه، عشق و حالش مال از ما بهترونه!
تازه فهميدم چه گندي زدم! خلاصه چند روزي با ما قهر بود و من هي طفره ميرفتم. بالآخره دست گذاشتم روي نقطه ضعف خانوم ها . يك دوست طلا فروش داشتم و حاج خانومم رو بردم جاش يك كم طلا نقد و نسيه براش خريدم.
اين جنس مخالف چه قدر زود خر ميشه! بعد از چند روز اوضاع عادي شد و روز از نو و روزي از نو.
الان هم هر چي زنگ مشكوك دارم ميگم تويي كه زنگ زدي. اون هم قانع ميشه.

مشابه اين جور اتفاقات زياد مي افته. اگه يك نفر آدم طرف خودش روخر حساب كنه و بهش دروغ بگه و سرش كلاه بذاره با اين كارش فقط خريت خودش رو ثابت كرده. يا مي بيني يك نفرلطف مي كنه از سر تقصيراتت مي گذره و از گناهت چشم پوشي مي كنه. باز طرف مي ياد پشت سرش كلي دري وري مي گه و دست آخر هم ميگه طرف رو با زبون خر كردم.
ما آدما خيلي نمك نشناس هستيم.
كاش اين قدر خر مسلك نبوديم. كاش يك كم قدر شناس بوديم.اي كاش...

بيخ نوشت: فرداي روز كريسمس بود. صبح زود بيدار شدم برم نانوايي تا آمدم كفشم رو بپوشم ديدم يك پرنده (يا كريم و به قول مشهدي ها موسي تقي) يك تاپاله گنده انداخه توي كفشم. با خودم گفتم كه اين حتما هديه بابا نويله كه شب توي كفشم گذاشته!
من ادم قانعي هستم. مي خواستم ببوسمش و بذارم كناري ولي دلم نيامد
تاپ موزيك: براي امروز تاپ اهنگي كه توي صفحه آمارگيرم ثبت شده رو مي ذارم. دويست و خورده اي باسيستم و معلوم نيست چند بار با گوشيم گوش كردم.حالا حالا هم ازش سير نميشم.
اسم آهنگ ستاره ها هست . يك آهنگ نرم ديگه از گروه راك تركيه به اسم پنهاني.. لينك بيوگرافي. اين هم لينك عكس هاشون.

......پنهاني ستاره هاpinhani - yildizlar .............................................


۱۳۸۶ دی ۸, شنبه

گوسفند فراري


آقا ولم کن، من دیگه رای نمی دم. مگه زوره! من اصلاَ هیچ اعتمادی به بزها ندارم. چند بار سرمون کلاه میذارین.
اول که بزها سر کار اومدند ما فکر می کردیم بزها حیوانات قانعی هستند و به نون خشک هم راضی هستند. رفتيم يك آري توي همه پرسي گله گوسفند ها داديم. من چه مي دونستم! بز بزرگ و پير به همه مون وعده كاه و يونجه مجاني. آب مجاني، برق مجاني، كوفت مجاني...داده بود.
فكر مي كرديم توي طويله دراز مي كشيم و پنج تا پامون رو! هوا مي كنيم و تخت مي خوابيم و ماه به ماه حقوق مون رو ميدن. فقط خیالي باطل بود. اکثريت وضعشون بد نبود و پس اندازی داشتند و برای خودشون كمي دنبه ذخیره داشند.
دلم از اين گله خيلي پــُره.از كجاش بگم.
از صبح تا شب فكر و ذهنشون فقط شكم و زير شكمشونه. كار ديگه كه ندارند. فقط اين دوعامل باعث مي شه كه از جاشون تكون بخورند. هر غلطي هم مي كنند مي يان يواشكي به هم با افتخار تعريف مي كنند ! اگه خوبه چرا يواشكي بيخ گوش هم ميگين ولي اگه بـَده ، چرا اصلاَ انجامش ميدين؟
فرايض و اصول مسخره اي دارند كه بزها براي اونا تعريف كرده اند. اينجاش جالبه كه اين اصول فقط براي ما لازم الاجرايه و اونا با وعده هاي تو خالي و سر خرمني سر ما رو كلاه ميذارن و توي دنياي ديگه پاداش كار هاي مثلاَ خوبمون رو ميدن! نقد بي نقد همه اش نسيه! ولي خودشون هر جا كه به نفعشون باشه اين اصول رو با با كلي آب و تاب و ظاهر سازي بيشتر رعايت مي كنند ولي اگه جاي ديگه با منافعشون درتناقض باشه خيلي راحت با كلاه شرعي دورش مي زنند.به همين راحتي!
و اقعاَ مسخره هست. يك روز همه شون جمع ميشن يك جا كلي گريه مي كنند و عزاداري مي كنند. باز فرداش از دوباره خوشحالي مي كنند و مثلاَ عيد ميشه وَ الكي خوش بازي در مي يارن.
وقت جنگ و بد بختی هم باشه هم اولین گروههای فدایی بچه های ما هستند. کارهای سخت از قبیل سخنرانی و پشت جبهه بودن دست خودشونه و شهادت و از اين قبيل پاداش ها كه نسيه هست رو با كمال ميل به ما تقديم مي كنند و از حق خودشون صرف نظر مي كنند!
اصول زندگي كه اونا تبليغ مي كنند دوري جستن از ماديات و مال و منال دنيايه.خوب قبول ولي وقتي حساب بانكي و ملك و اموال اونا رو بفهمي مخت سوت مي كشه.هميشه همين طور بوده هر چي بد بختي بوده مال گوسفندها بوده.
من نمي خوام گوسفند باشم ويا حداقل اگه نمي شه ميخوام از توي گله بيام بيرون و دنبال هيچ بزي راه نيافتم! يعني ميشه؟

گوسفند باغ ملكوتم........................ ِنيـَـــــم از عالم خاك
شكمي دارم شبيه باك..................... خاك وطنم شريف و پاك
ميموني شبيه اش كرده به يك چاك(نميتونم بگم)....
....................................
مي ترسم آخرش بره به فاك!

بيخ نوشت:ندارم!همين ..........اصلا ً هم شاد نباشيد و آسون هم نيست.


۱۳۸۶ آذر ۲۰, سه‌شنبه

سقوط



بالآخره انتظارداشت تموم شد. اين بنايي گـُهي و طاقت فرسا روزهاي آخرش داشت مي شد. اطمينان داشتم اگه چند ماه ديگه طول مي كشيد حسابي جـِر مي خوردم. ولي يك انگيزه قوي ما رو هميشه ياري مي كرد. تنها انگيزه من و برادرم براي شركت درپروژه ، داشتن يك تيغه بالاي پشت بام براي دیش ماهواره بود. بدبختي روزي كه مي خواستيم تيغه رو بزنيم ،باباهه گير داده كه اصلاَ تيغه رو بي خيال بشين. نمي خوام شماها بيشتر به زحمت بيافتيد! خوبه دستت درد نكنه ! چه زود ياد ما افتادي!
جلوي اين ملت هم اسم ماهواره رو مي ياري طرف چشم هاش چنان برق مي زنه و مي گه اصل برنامه ها نصف شب شروع ميشه! فقط زاويه اروپا عاليه. كانال هاي فيلم مولتي و ....اينها سيل راهنمايي هايي هست كه مي شوي.
بنده خدا نصب كننده يك پسر كم سن و سال بود. مثلا داشت براي ما تبليغات مي كرد. مي گفت فلان كانال رو مي يارم كه بيست و چهارساعته فيلم ... ميذاره. بقيه هم بايد كمي صبر كنين. ما هم بهش مي گفتيم داداش ما فقط براي كانال شو و كليپ و موزيك مي خواهيم. طرف يك نيشخند معني دار زد كه يعني خر خودتون هستين! حتما حق داشته ديگه.
عمو جان كدوم برنامه! شب بيداري براي ديدن فقط يك عمل مثلا هيجان زا. حالا به چند حالت مختلف و اشخاص مختلف با اندام هاي غير متعارف!! به قول لات اعظم گرفتي چي چي شد!
توي عكس بالا من هواپيما رو ماهواره يا اينترنت يا بلوتوث يا هر تكنولوژي جديد فرض مي كنم كه خارجي ها براي استفاده به ما دادند و به دليل بي جنبه بودن خلبان ها كه خودمان هستيم ،عاقبت خود و مسافر ها همه رو با هم به بد ترين حالت به فاكيدن مي ديم و اون توريست و خارجي ها هم دارند كـِر كـِر به ما ميخندند. بي خود نيست توي عربستان مذهبي ترين كشور دنيا گوشي بلوتوث دار رو حروم اعلام كردند! حتماَ يك چيزي مي دونند.
فراخوان: از همه دوستان اون ور آبي ،دكتر ها و علاف ها و خلاصه همه قديمي تر ها كه از ما چند تا شورت بيشتر پاره كردند در خواست مي كنم يك راهنمايي براي كنترل و نگه داشتن افسار اين اسب وحشي مرد ها ارايه و نسخه اي بپيچند. من خودم اولين پيشنهاد رو مي دم. من هميشه عاشق ته و آخر هر چيزي هستم. آقا اين عضو مزاحم رو از بيخ ببِـُرين ! ابزار كار يك چاقوي تيز و يا قيچي كاملاَ تيز و يا تبر يا ساتور. كاربردن اين وسايل بستگي به سن ،هيكل و از همه مهمتر نژاد افراد داره همراه با يك جلاد سنگدل و بقيه خونين ماجرا. در آخر هم يك عمر راحتي و فراغ بال.
بيخ نوشت: يارو يكي از آشنا ها زن و دو تا بچه داره. آمده به من گير داده كه زود باش براي من فيلم غير بهداشتي گير بيار. بهش مي گم من از كجا گير بيارم؟ بدبختي قيافه مون هم به بچه مثبت ها نمي خوره. ديد كه از ما چيزي نمي ماسه گير داد گوشيت رو بده ببينم چه چيزي توش داري. خودش رو جــــِر داد.توي حافظه يك گيگ موبايلم به جز چند تا گيف و ام پي تري و كليپ تبديل شده چيزي پيدا نكرد. حسابي ريده شد تو حالش. دست آخرش هم من رو به بيغي متهم كرد. معلوم نيست توي دلش چه چيزهاي ديگه اي گفته.خودمون من خيلي مثبتم.بچه قرتي بوديم خبر نداشتيم

۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبه

تقصير كيه؟



من امروز چه قدر ريدنم مي ياد.
فكر كنم تقصير اصغر اقا بقاله. كالباسي كه از اون خريدم فكر كنم تاريخ گذشته بود. بنده خدا مي گفت جنس كه بالا ميره توي بازارجنس هاي تاريخ گذشته و بنجول ريخته ميشه. كرايه مغازه اش هم بالا رفته. اون هم حق داره. صاحب ملكش هم بي انصافه. بچه اون هم معتاده. كريستاليه.عروسش مي خواد طلاق بگيره. پسره از مردونگي افتاده بود. پسره اول وضعش خوب بود. يك كم كه وضعش خوب شد افتاد دنبال خانوم بازي . چيزي كه زياده زن خرابه.
يادش به خير قديم ها توي يك محل اگه يك زن بد كاره پيدا مي شد كل محل به هم مي ريخت و توي سر خونه هاي اون محل مي خورد. الان اين طوري نيست. يارو براي اولين بار مي ياد بنگاه خونه ببينه، بنگاهي اونو مي كشه كنار و مي گه توي اين محله پنج يا شش تا زن خراب هست. خاطرت جمع خوب جايي اومدي. چند توماني بيشتر اجاره بدي جاي دوري نمي ره! بالاخره سر همين خانوم بازي معتاد شد. اون زن هاي خراب هم حق دارند. يا شوهر ندارند يا طرف مافنگيه و يا زنداني و يا ..؟
كسي كه با دل خوش نمي ياد اين كار ها رو بكنه. شكم خالي دين و ايمون سرش نميشه .
هيچ مسوول و ارگاني هم نيست كه از اونا حمايت بكنه.
تقصير دولت بي عرضه هست كه هيچي روي نظم نيست وهمه كار ها ريده ماله. هر روز ميگن نفت داره به صد دلار ميرسه و قرار بود پول نفت سر سفره بياد، نمي دونم چرا خبري نميشه.
تقصير دولت هم نيست!
اينا به خاطر حق مسلم ما دارند با دنيا ميجنگند.
نا سلامتي تو تحريم هستيم. تقصيرآمريكا جهان خواره ، اين شيطان بزرگ روي زمين.
تقصير شيطانه كه زاد و ولد كرده و نماينده خودش رو زمين گذاشته . فكر كنم تقصير اون هم نيست!
تقصير حضرت آدمه كه اين قدر دستمال كشي خدا رو كرد كه كه شيطان با اونهمه عبادت رو كه بلد نبود چاپلوسي بكنه از چشم اون انداخت و اون هم قسم خورد كه اين ادم ها روگول بزنه ، تا نتونند به بهشت راه پيدا بكنند.
اصلا تقصير خدايه كه..........!
نه ديگه دارم به خط قرمز نزديك ميشم.
مي ترسم كفر بگم بلايي شبيه عكس بالا سرم بياد. ما هنوز جوونيم و پر آرزو.
لپ كلام اينكه ما آدما هيچ وقت اشتباهات خودمون رو نمي خواهيم گردن بگيريم و هميشه دنبال بهانه جويي هستيم كه كون گشادي ها مون رو يك جوري توجيه بكنيم وتقصيرات رو گردن يك نفر ديگه بياندازيم. در صورتي كه اگه يك كم واقع بين باشيم و چشم هامون رو باز كنيم ميبينيم كه همه چيز خيلي واضحه و مقصر واقعي معلومه .
ميگن آدمي كه خواب باشه ميشه بيدارش كرد ولي كسي كه خودش رو به خواب زده نميشه.

بيخ نوشت: ما دو تا همسايه ديوار به ديوارمون موجي هستند و هر دوشون دو زنه و خيلي پر حرف و گنده گوز و چاخان. خانه وسطي شون كه ما مي نشنيم. پس بفهمين من در چه وضعي هستم!
معمولاً من توي بيخ نوشت به ملت گير مي دم اين دفعه به خودم گير دادم.چه حال داره! يكي پيدا بشه به ما گير بده.به مرگ همه تون جنبه اش رو داريم.
سخته،ولي شاد باش.

۱۳۸۶ آبان ۲۳, چهارشنبه

آدم هاي آويزون



يارو تا نزديك جمع مي شه كل ملت خودشون رو مي كشند كنار و به هم يواشكي اشاره مي كنند كه حواست باشه فلاني آمد.
تنها هدفش تيغ زدن طرف مقابله. طرف آخر كون گشاد هاست ولي پاي ادعا كه باشه آدم رو ياد يك ضرب المثل افغاني كه ميگه فلاني مي خوره اشكنه ،با گوزش گردومي شكنه. مي اندازه.
واقعا كه كار ديگه بلد نيست. در بدردنبال يك جايي مي گرده كه آويزون بشه. مثلا اگه بدونه فردا شب جايي مجلسه از دو روز قبل هيچي نمي خوره كه حسابي گشنه بشه. وقتي مجلس هم ميره ابزار مخصوص رو با خودش مي بره. از قبيل يك كيف و چند پلاستيك فریزر و يا بزرگترش. همچي زود با همه پسر خاله ميشه. مخصوصاَ با كسايي كه پذيرايي مي كنند و ميوه و غذا پخش مي كنند.
بهترین جا و محل برای این جور افراد مکان ها و یا مجالس مذهبی هست. معنويات بهترين بهانه براي توجيه عمل آویزونی هست.مثال می یارم.
اول اینو بگم که ما سال به سال گذرمون طرف حرم نمی افته. قبلا فقط برای خر خونی قبل از کنکور بادوستان به کتابخانه حرم می رفتم. مسیر ما دقیقا از جلوی آشپزخانه و سالن غذاخوری حرم می گذشت.
نزدیک ظهر که می شد جلوی در رو کلی نرده کشی می کردند، کم مونده بود سیم خاردار بکشند.
این ملت همیشه در صحنه و آویزون (منظورم همشهری های محترمه) از دور کمین می زدند . بد بخت زوار ها این ها خودشون رو به اونا می چسبوندند که ما رو با خودتون ببرین تو. البته تابلو شده بودند و خادم های حرم اونا می شناختند و جلوگیری می کردند.
طرف همچی اشک می ریخت و التماس می کرد. می گفت من بچه ام مريضه و فقط دنبال تبرک و شفای اون دو لقمه غذا هستم!!
من هم توی دلم می خندیدم و می گفتم کل قابلمه و درش و محتویات داغش همه با هم بره تا تهش بره اونجای آدم دروغگو. واقعاَ براي اين جور افراد متاسفم، همين.


بيخ نوشت : آقا ما صبح هاي زود كه مي ريم پارك براي ورزش به علت سردي هوا ،عذاب وجدان مي گيريم و مي ريم يك ضرر و زياني به پارك بزنيم. هر موقع رفتيم در دستشويي ها قفل بود. عجب بد بختي گير كرديم.
از يك نگهبان علت رو جويا شدم. با ناراحتي جوابم رو مي ده كه پسر جان اگه شب ها باز باشه اولا معتاد ها از روي نرده مي يان توي پارك و مي روند اونجا كارشون رو مي كنند و دومين دليل اين كه همسايه اي دور وبر اين جا رو توالت عمومي كردند و بيشتر اينجا مي يان.
واقعا كه موقع ريدن هم آويزون پارك مي شن.
هيچي نمي تونم بگم. شايد خانه ما هم كنار پارك بود همين كار رو مي كرديم.
سخته ،ولي شاد باش.

۱۳۸۶ آبان ۱۷, پنجشنبه

بی معنی يا با معني

بي معني




این چوب درخت عجب کلفته.
به اين جملات دقت كنيد!!
آقا لطفا ازقندهاتون لطفا از کله اش به ما بدین. بی معنی سفت و محکمه و دیر تر خورده میشه.
آقا لطفا از فلان ماکارونی بدین. بی معنی خیلی کلفته و خوش مزه. دوستش میگه :نه خواهر. از این شکل دارهاش بدین . پیچ پیچی هاش بی معنی راحت تر خورده میشه!! (مدل پیچی رو نمی دونم کجاش بی معنی میخواد اگه کسی میدونه به ما خبر بده)
ای بابا همسایه خیلی وقته خبری نیست و از ما كلاً خوابیده. بی معنی بازار رو می گم.
همسایه شما شب ها کی می کشین پایین و صبح ها کی می کشین بالا ؟ بی معنی کرکره مغازه رو می گم. فکرتون جای بد نره.
عجب چيز های نرم و سفيديه! ميشه اونا رو خورد؟ بي معني پشمك ها رو مي گم.
واي !! اون كه توي دستتونه چه قدر سياه و درشت و زشته. بي معني گوشي موبايل تون رو ميگم.
...... و هزاران بي معني ديگه.
ما بالاخره نفهميديم بي معني يا با معني!! واقعاَ بايد از اين لفظ استفاده بشه يا نه؟ ولي فكر كنم بايد طرف مقابلت رو ورانداز كني اون وقت كاملا متوجه ميشي از روي قصد گفته يا نه! من كه خودم شديداً عاشق اين جور الفاظ هستم .
ولي يك چيزي رو من دقت كردم بيشتر اين جور لفظ رو آدم هاي مسن تر استفاده مي كنند و اين كلمه بي معني رو ميگن . مثلاً چند تا از جمله اي بالا رو از چند خانوم تقريباً خيلي پير شنيدم.


بيخ نوشت:آهاي ملت مواظب باشين. يك پيرزني كه همسايه و مشتري ما بود ،چند وقت پيش همچي بي مناسبت آش نذري آورد. من گفتم مادر جان چرا خودتون رو زحمت انداختي؟ قبول باشه. به به !عجب آش خوبي به نظر ميرسه!
بيچاره آدم ساده به من ميگه: مادر جون يادته ۶ ماه پيش ازتون حبوبات بردم.گوشه خانه افتاده بود. داخلشون كرم افتاده بود و خراب شده بود. حيفم آمد بندازم دور گفتم آش نذري كنم بدم مردم بخورند ما رو هم دعا كنند!!
تو رو خدا هر جا ميرين شكم چروني و مثلا دنبال ثواب!! كاملاً محتويات غذا رو نگاه كنيد و اشيا خارجي و اضافه(سوسكي يا ملخي و...) رو جدا كرده و آخر كاربخورين.نوش جانتون. همين ديگه. .






تاپ موزيك:براي امروز يك آهنگ به اسم آخر هفته از گروه راك ترك به نام پنهاني گذاشتم.اين لينك بيوگرافي. سي ديش تازه دستم رسيده. آهنگاش خيلي نرم و جالبه و آرامش بخشه.من هر چي گوش ميكنم سير نمي شم.اين هم لينك عكس هاشون. توي پست هاي بعدي هم احتمالا باز هم ازشون آهنگ ميذارم.اطمینان دارم لذت خواهید برد.دانلود کن و کیفش هم مال خودت.
سخته،ولي شاد باشيد.


آخر هفته pinhani haftanin sonu