۱۳۸۶ دی ۸, شنبه

گوسفند فراري


آقا ولم کن، من دیگه رای نمی دم. مگه زوره! من اصلاَ هیچ اعتمادی به بزها ندارم. چند بار سرمون کلاه میذارین.
اول که بزها سر کار اومدند ما فکر می کردیم بزها حیوانات قانعی هستند و به نون خشک هم راضی هستند. رفتيم يك آري توي همه پرسي گله گوسفند ها داديم. من چه مي دونستم! بز بزرگ و پير به همه مون وعده كاه و يونجه مجاني. آب مجاني، برق مجاني، كوفت مجاني...داده بود.
فكر مي كرديم توي طويله دراز مي كشيم و پنج تا پامون رو! هوا مي كنيم و تخت مي خوابيم و ماه به ماه حقوق مون رو ميدن. فقط خیالي باطل بود. اکثريت وضعشون بد نبود و پس اندازی داشتند و برای خودشون كمي دنبه ذخیره داشند.
دلم از اين گله خيلي پــُره.از كجاش بگم.
از صبح تا شب فكر و ذهنشون فقط شكم و زير شكمشونه. كار ديگه كه ندارند. فقط اين دوعامل باعث مي شه كه از جاشون تكون بخورند. هر غلطي هم مي كنند مي يان يواشكي به هم با افتخار تعريف مي كنند ! اگه خوبه چرا يواشكي بيخ گوش هم ميگين ولي اگه بـَده ، چرا اصلاَ انجامش ميدين؟
فرايض و اصول مسخره اي دارند كه بزها براي اونا تعريف كرده اند. اينجاش جالبه كه اين اصول فقط براي ما لازم الاجرايه و اونا با وعده هاي تو خالي و سر خرمني سر ما رو كلاه ميذارن و توي دنياي ديگه پاداش كار هاي مثلاَ خوبمون رو ميدن! نقد بي نقد همه اش نسيه! ولي خودشون هر جا كه به نفعشون باشه اين اصول رو با با كلي آب و تاب و ظاهر سازي بيشتر رعايت مي كنند ولي اگه جاي ديگه با منافعشون درتناقض باشه خيلي راحت با كلاه شرعي دورش مي زنند.به همين راحتي!
و اقعاَ مسخره هست. يك روز همه شون جمع ميشن يك جا كلي گريه مي كنند و عزاداري مي كنند. باز فرداش از دوباره خوشحالي مي كنند و مثلاَ عيد ميشه وَ الكي خوش بازي در مي يارن.
وقت جنگ و بد بختی هم باشه هم اولین گروههای فدایی بچه های ما هستند. کارهای سخت از قبیل سخنرانی و پشت جبهه بودن دست خودشونه و شهادت و از اين قبيل پاداش ها كه نسيه هست رو با كمال ميل به ما تقديم مي كنند و از حق خودشون صرف نظر مي كنند!
اصول زندگي كه اونا تبليغ مي كنند دوري جستن از ماديات و مال و منال دنيايه.خوب قبول ولي وقتي حساب بانكي و ملك و اموال اونا رو بفهمي مخت سوت مي كشه.هميشه همين طور بوده هر چي بد بختي بوده مال گوسفندها بوده.
من نمي خوام گوسفند باشم ويا حداقل اگه نمي شه ميخوام از توي گله بيام بيرون و دنبال هيچ بزي راه نيافتم! يعني ميشه؟

گوسفند باغ ملكوتم........................ ِنيـَـــــم از عالم خاك
شكمي دارم شبيه باك..................... خاك وطنم شريف و پاك
ميموني شبيه اش كرده به يك چاك(نميتونم بگم)....
....................................
مي ترسم آخرش بره به فاك!

بيخ نوشت:ندارم!همين ..........اصلا ً هم شاد نباشيد و آسون هم نيست.


۱۳۸۶ آذر ۲۰, سه‌شنبه

سقوط



بالآخره انتظارداشت تموم شد. اين بنايي گـُهي و طاقت فرسا روزهاي آخرش داشت مي شد. اطمينان داشتم اگه چند ماه ديگه طول مي كشيد حسابي جـِر مي خوردم. ولي يك انگيزه قوي ما رو هميشه ياري مي كرد. تنها انگيزه من و برادرم براي شركت درپروژه ، داشتن يك تيغه بالاي پشت بام براي دیش ماهواره بود. بدبختي روزي كه مي خواستيم تيغه رو بزنيم ،باباهه گير داده كه اصلاَ تيغه رو بي خيال بشين. نمي خوام شماها بيشتر به زحمت بيافتيد! خوبه دستت درد نكنه ! چه زود ياد ما افتادي!
جلوي اين ملت هم اسم ماهواره رو مي ياري طرف چشم هاش چنان برق مي زنه و مي گه اصل برنامه ها نصف شب شروع ميشه! فقط زاويه اروپا عاليه. كانال هاي فيلم مولتي و ....اينها سيل راهنمايي هايي هست كه مي شوي.
بنده خدا نصب كننده يك پسر كم سن و سال بود. مثلا داشت براي ما تبليغات مي كرد. مي گفت فلان كانال رو مي يارم كه بيست و چهارساعته فيلم ... ميذاره. بقيه هم بايد كمي صبر كنين. ما هم بهش مي گفتيم داداش ما فقط براي كانال شو و كليپ و موزيك مي خواهيم. طرف يك نيشخند معني دار زد كه يعني خر خودتون هستين! حتما حق داشته ديگه.
عمو جان كدوم برنامه! شب بيداري براي ديدن فقط يك عمل مثلا هيجان زا. حالا به چند حالت مختلف و اشخاص مختلف با اندام هاي غير متعارف!! به قول لات اعظم گرفتي چي چي شد!
توي عكس بالا من هواپيما رو ماهواره يا اينترنت يا بلوتوث يا هر تكنولوژي جديد فرض مي كنم كه خارجي ها براي استفاده به ما دادند و به دليل بي جنبه بودن خلبان ها كه خودمان هستيم ،عاقبت خود و مسافر ها همه رو با هم به بد ترين حالت به فاكيدن مي ديم و اون توريست و خارجي ها هم دارند كـِر كـِر به ما ميخندند. بي خود نيست توي عربستان مذهبي ترين كشور دنيا گوشي بلوتوث دار رو حروم اعلام كردند! حتماَ يك چيزي مي دونند.
فراخوان: از همه دوستان اون ور آبي ،دكتر ها و علاف ها و خلاصه همه قديمي تر ها كه از ما چند تا شورت بيشتر پاره كردند در خواست مي كنم يك راهنمايي براي كنترل و نگه داشتن افسار اين اسب وحشي مرد ها ارايه و نسخه اي بپيچند. من خودم اولين پيشنهاد رو مي دم. من هميشه عاشق ته و آخر هر چيزي هستم. آقا اين عضو مزاحم رو از بيخ ببِـُرين ! ابزار كار يك چاقوي تيز و يا قيچي كاملاَ تيز و يا تبر يا ساتور. كاربردن اين وسايل بستگي به سن ،هيكل و از همه مهمتر نژاد افراد داره همراه با يك جلاد سنگدل و بقيه خونين ماجرا. در آخر هم يك عمر راحتي و فراغ بال.
بيخ نوشت: يارو يكي از آشنا ها زن و دو تا بچه داره. آمده به من گير داده كه زود باش براي من فيلم غير بهداشتي گير بيار. بهش مي گم من از كجا گير بيارم؟ بدبختي قيافه مون هم به بچه مثبت ها نمي خوره. ديد كه از ما چيزي نمي ماسه گير داد گوشيت رو بده ببينم چه چيزي توش داري. خودش رو جــــِر داد.توي حافظه يك گيگ موبايلم به جز چند تا گيف و ام پي تري و كليپ تبديل شده چيزي پيدا نكرد. حسابي ريده شد تو حالش. دست آخرش هم من رو به بيغي متهم كرد. معلوم نيست توي دلش چه چيزهاي ديگه اي گفته.خودمون من خيلي مثبتم.بچه قرتي بوديم خبر نداشتيم

۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبه

تقصير كيه؟



من امروز چه قدر ريدنم مي ياد.
فكر كنم تقصير اصغر اقا بقاله. كالباسي كه از اون خريدم فكر كنم تاريخ گذشته بود. بنده خدا مي گفت جنس كه بالا ميره توي بازارجنس هاي تاريخ گذشته و بنجول ريخته ميشه. كرايه مغازه اش هم بالا رفته. اون هم حق داره. صاحب ملكش هم بي انصافه. بچه اون هم معتاده. كريستاليه.عروسش مي خواد طلاق بگيره. پسره از مردونگي افتاده بود. پسره اول وضعش خوب بود. يك كم كه وضعش خوب شد افتاد دنبال خانوم بازي . چيزي كه زياده زن خرابه.
يادش به خير قديم ها توي يك محل اگه يك زن بد كاره پيدا مي شد كل محل به هم مي ريخت و توي سر خونه هاي اون محل مي خورد. الان اين طوري نيست. يارو براي اولين بار مي ياد بنگاه خونه ببينه، بنگاهي اونو مي كشه كنار و مي گه توي اين محله پنج يا شش تا زن خراب هست. خاطرت جمع خوب جايي اومدي. چند توماني بيشتر اجاره بدي جاي دوري نمي ره! بالاخره سر همين خانوم بازي معتاد شد. اون زن هاي خراب هم حق دارند. يا شوهر ندارند يا طرف مافنگيه و يا زنداني و يا ..؟
كسي كه با دل خوش نمي ياد اين كار ها رو بكنه. شكم خالي دين و ايمون سرش نميشه .
هيچ مسوول و ارگاني هم نيست كه از اونا حمايت بكنه.
تقصير دولت بي عرضه هست كه هيچي روي نظم نيست وهمه كار ها ريده ماله. هر روز ميگن نفت داره به صد دلار ميرسه و قرار بود پول نفت سر سفره بياد، نمي دونم چرا خبري نميشه.
تقصير دولت هم نيست!
اينا به خاطر حق مسلم ما دارند با دنيا ميجنگند.
نا سلامتي تو تحريم هستيم. تقصيرآمريكا جهان خواره ، اين شيطان بزرگ روي زمين.
تقصير شيطانه كه زاد و ولد كرده و نماينده خودش رو زمين گذاشته . فكر كنم تقصير اون هم نيست!
تقصير حضرت آدمه كه اين قدر دستمال كشي خدا رو كرد كه كه شيطان با اونهمه عبادت رو كه بلد نبود چاپلوسي بكنه از چشم اون انداخت و اون هم قسم خورد كه اين ادم ها روگول بزنه ، تا نتونند به بهشت راه پيدا بكنند.
اصلا تقصير خدايه كه..........!
نه ديگه دارم به خط قرمز نزديك ميشم.
مي ترسم كفر بگم بلايي شبيه عكس بالا سرم بياد. ما هنوز جوونيم و پر آرزو.
لپ كلام اينكه ما آدما هيچ وقت اشتباهات خودمون رو نمي خواهيم گردن بگيريم و هميشه دنبال بهانه جويي هستيم كه كون گشادي ها مون رو يك جوري توجيه بكنيم وتقصيرات رو گردن يك نفر ديگه بياندازيم. در صورتي كه اگه يك كم واقع بين باشيم و چشم هامون رو باز كنيم ميبينيم كه همه چيز خيلي واضحه و مقصر واقعي معلومه .
ميگن آدمي كه خواب باشه ميشه بيدارش كرد ولي كسي كه خودش رو به خواب زده نميشه.

بيخ نوشت: ما دو تا همسايه ديوار به ديوارمون موجي هستند و هر دوشون دو زنه و خيلي پر حرف و گنده گوز و چاخان. خانه وسطي شون كه ما مي نشنيم. پس بفهمين من در چه وضعي هستم!
معمولاً من توي بيخ نوشت به ملت گير مي دم اين دفعه به خودم گير دادم.چه حال داره! يكي پيدا بشه به ما گير بده.به مرگ همه تون جنبه اش رو داريم.
سخته،ولي شاد باش.

۱۳۸۶ آبان ۲۳, چهارشنبه

آدم هاي آويزون



يارو تا نزديك جمع مي شه كل ملت خودشون رو مي كشند كنار و به هم يواشكي اشاره مي كنند كه حواست باشه فلاني آمد.
تنها هدفش تيغ زدن طرف مقابله. طرف آخر كون گشاد هاست ولي پاي ادعا كه باشه آدم رو ياد يك ضرب المثل افغاني كه ميگه فلاني مي خوره اشكنه ،با گوزش گردومي شكنه. مي اندازه.
واقعا كه كار ديگه بلد نيست. در بدردنبال يك جايي مي گرده كه آويزون بشه. مثلا اگه بدونه فردا شب جايي مجلسه از دو روز قبل هيچي نمي خوره كه حسابي گشنه بشه. وقتي مجلس هم ميره ابزار مخصوص رو با خودش مي بره. از قبيل يك كيف و چند پلاستيك فریزر و يا بزرگترش. همچي زود با همه پسر خاله ميشه. مخصوصاَ با كسايي كه پذيرايي مي كنند و ميوه و غذا پخش مي كنند.
بهترین جا و محل برای این جور افراد مکان ها و یا مجالس مذهبی هست. معنويات بهترين بهانه براي توجيه عمل آویزونی هست.مثال می یارم.
اول اینو بگم که ما سال به سال گذرمون طرف حرم نمی افته. قبلا فقط برای خر خونی قبل از کنکور بادوستان به کتابخانه حرم می رفتم. مسیر ما دقیقا از جلوی آشپزخانه و سالن غذاخوری حرم می گذشت.
نزدیک ظهر که می شد جلوی در رو کلی نرده کشی می کردند، کم مونده بود سیم خاردار بکشند.
این ملت همیشه در صحنه و آویزون (منظورم همشهری های محترمه) از دور کمین می زدند . بد بخت زوار ها این ها خودشون رو به اونا می چسبوندند که ما رو با خودتون ببرین تو. البته تابلو شده بودند و خادم های حرم اونا می شناختند و جلوگیری می کردند.
طرف همچی اشک می ریخت و التماس می کرد. می گفت من بچه ام مريضه و فقط دنبال تبرک و شفای اون دو لقمه غذا هستم!!
من هم توی دلم می خندیدم و می گفتم کل قابلمه و درش و محتویات داغش همه با هم بره تا تهش بره اونجای آدم دروغگو. واقعاَ براي اين جور افراد متاسفم، همين.


بيخ نوشت : آقا ما صبح هاي زود كه مي ريم پارك براي ورزش به علت سردي هوا ،عذاب وجدان مي گيريم و مي ريم يك ضرر و زياني به پارك بزنيم. هر موقع رفتيم در دستشويي ها قفل بود. عجب بد بختي گير كرديم.
از يك نگهبان علت رو جويا شدم. با ناراحتي جوابم رو مي ده كه پسر جان اگه شب ها باز باشه اولا معتاد ها از روي نرده مي يان توي پارك و مي روند اونجا كارشون رو مي كنند و دومين دليل اين كه همسايه اي دور وبر اين جا رو توالت عمومي كردند و بيشتر اينجا مي يان.
واقعا كه موقع ريدن هم آويزون پارك مي شن.
هيچي نمي تونم بگم. شايد خانه ما هم كنار پارك بود همين كار رو مي كرديم.
سخته ،ولي شاد باش.

۱۳۸۶ آبان ۱۷, پنجشنبه

بی معنی يا با معني

بي معني




این چوب درخت عجب کلفته.
به اين جملات دقت كنيد!!
آقا لطفا ازقندهاتون لطفا از کله اش به ما بدین. بی معنی سفت و محکمه و دیر تر خورده میشه.
آقا لطفا از فلان ماکارونی بدین. بی معنی خیلی کلفته و خوش مزه. دوستش میگه :نه خواهر. از این شکل دارهاش بدین . پیچ پیچی هاش بی معنی راحت تر خورده میشه!! (مدل پیچی رو نمی دونم کجاش بی معنی میخواد اگه کسی میدونه به ما خبر بده)
ای بابا همسایه خیلی وقته خبری نیست و از ما كلاً خوابیده. بی معنی بازار رو می گم.
همسایه شما شب ها کی می کشین پایین و صبح ها کی می کشین بالا ؟ بی معنی کرکره مغازه رو می گم. فکرتون جای بد نره.
عجب چيز های نرم و سفيديه! ميشه اونا رو خورد؟ بي معني پشمك ها رو مي گم.
واي !! اون كه توي دستتونه چه قدر سياه و درشت و زشته. بي معني گوشي موبايل تون رو ميگم.
...... و هزاران بي معني ديگه.
ما بالاخره نفهميديم بي معني يا با معني!! واقعاَ بايد از اين لفظ استفاده بشه يا نه؟ ولي فكر كنم بايد طرف مقابلت رو ورانداز كني اون وقت كاملا متوجه ميشي از روي قصد گفته يا نه! من كه خودم شديداً عاشق اين جور الفاظ هستم .
ولي يك چيزي رو من دقت كردم بيشتر اين جور لفظ رو آدم هاي مسن تر استفاده مي كنند و اين كلمه بي معني رو ميگن . مثلاً چند تا از جمله اي بالا رو از چند خانوم تقريباً خيلي پير شنيدم.


بيخ نوشت:آهاي ملت مواظب باشين. يك پيرزني كه همسايه و مشتري ما بود ،چند وقت پيش همچي بي مناسبت آش نذري آورد. من گفتم مادر جان چرا خودتون رو زحمت انداختي؟ قبول باشه. به به !عجب آش خوبي به نظر ميرسه!
بيچاره آدم ساده به من ميگه: مادر جون يادته ۶ ماه پيش ازتون حبوبات بردم.گوشه خانه افتاده بود. داخلشون كرم افتاده بود و خراب شده بود. حيفم آمد بندازم دور گفتم آش نذري كنم بدم مردم بخورند ما رو هم دعا كنند!!
تو رو خدا هر جا ميرين شكم چروني و مثلا دنبال ثواب!! كاملاً محتويات غذا رو نگاه كنيد و اشيا خارجي و اضافه(سوسكي يا ملخي و...) رو جدا كرده و آخر كاربخورين.نوش جانتون. همين ديگه. .






تاپ موزيك:براي امروز يك آهنگ به اسم آخر هفته از گروه راك ترك به نام پنهاني گذاشتم.اين لينك بيوگرافي. سي ديش تازه دستم رسيده. آهنگاش خيلي نرم و جالبه و آرامش بخشه.من هر چي گوش ميكنم سير نمي شم.اين هم لينك عكس هاشون. توي پست هاي بعدي هم احتمالا باز هم ازشون آهنگ ميذارم.اطمینان دارم لذت خواهید برد.دانلود کن و کیفش هم مال خودت.
سخته،ولي شاد باشيد.


آخر هفته pinhani haftanin sonu

۱۳۸۶ مهر ۱۸, چهارشنبه

دنياي وارونه

صبح زود بیدار شدم. بذار بریم اینترت ببینم چه خبره! وبلاگ اول بهشت رو باز میکنم. ماشاالله چه قدر ثواب کبیره! آماروبلاگ رو نیگاه، ۲۰۰ بازدید کننده.
برو بچ هیچ کدوم نیستند. بذار برم چت روم ببینم چه خبره؟
تو روم همه با هم تعارف میکنند و با هم بحث های سیاسی و علمی می کنند.دختر ها تاک رو گرفتند و هیچ پسری جرات نمی کنه جیکش در بیاد و ابراز وجود کنه! رو تصویر می بینی یک پیام بزرگ می نویسند که:یک آقای بیوه و مطلقه برای سکس چت پی ام بده!!
بریم صبحانه بحوریم. تلویزیون رو روشن میکنم. اخبار شروع شده. یک آقای خوشتیپ نژاد به عنوان رییس جمهور سخنرانی می کنه و میگه بمب هسته ای حق مسلم ماست. برای دوست پسرش اون ور دنیا (عمو جرج)نامه عاشقانه فرستاده .كانال رو عوض كنيم. برنامه كودك. كارتون جديدي شروع شده به عنوان ۱۵ ملوان زبل. خيلي برنامه پيچيده ايه. در سطح فهم و شعور بچه ها نيست، ولي نمي دونم چرا پخشش كردند؟ يك شخصيت زن جالب داره كه به زور نيم متر پارچه رو كه درچند قسمتي كه تو ايران رو بازي كردند، رو سرش گذاشتند.يك قسمت عاشقانه داشت كه خيلي جالب بود. خانومه نامه اي به اين متن نوشته بود
oh..my boy friend. jimmy.i love you
ولی نمی دونم تلویزیون چرا این طوری دوبله کرده بود که:ای ملت ایران ما غلط کردیم و چیز خوردیم که اومدیم این طرف ها آب بازی و ماهی گیری.
قسمت قدیمی ملوان زبل ، طرف يك كم اسفناج مي خورد و زورش زياد مي شد.نمي دونم چه جوري شد كه اين ۱۵ تا ملوان از كجا اسفناج غني شده گير آوردند كه يك دفعگي زورشون زياد و عوض اينكه تنبيه بشوند و ما هي هايي رو كه دزديدند رو پس بدهند،با كلي هديه و كت و شلوار و هواپيماي اختصاصي رفتند به شهرشون. اَه اين تلويزيون هم مثل آدم يك سريال نمي ذاره. همه اش سانسور ميكنه. من بالاخره نفهميدم جريان اسفناج ها رو. حتما در فهم و شعور ما بچه ها نيست.ولش كن حتماً به صلاح نيست.
بايد برم خريد سبزي و ميوه. تو ميوه فروشي قيمت همه چيزا ارزون شده. همه دارند رييس جمهور رو دعا ميكنند و آقايون مراسم اهداي عضو
به دولت و حكومت را دارند.(از نام بردن اعضا معذوريم).به قول يك بنده خدايي نكته كنكوري!!
اصغر آقا كدبانوي اول و باسليقه محل يكدفعگي داد ميزنه: عمو سبزي فروش. اي واي خاك به سرم. بچه ام رو گازه. يادم رفت بردارمش .الانه كه بسوزه. تو رو خدا يك كم زودتر ،ما رو راه بيانداز.
كنار خيابون چند تا از اين مرد هاي خيابوني با آرايش غليظ ايستادند .چند تا خانوم اون طرف دارند ديد ميزنند و علافي مي كشند.۱۰۰ متر هم جلوتر چند تا ماشين صف ايستادند. من جرات نمي كنم از اونجا رد بشم.
روزنامه صفحه نيازمندي ها . يك درخواست جالب نظر من رو جلب ميكنه.
به يك آقاي منشي با شرايط زير نيازمنديم: ۱.داراي چشم هاي آبي باشد.
۲.ترجيحا سه تيكه فابريك.كاپوت و صندوق عقب و سقف. از پذرفتن آقايون چپي و كف آفتاب دبده معذوريم.
۳.سواد و فهم و شعور هيچ اصلاً ملاك نيست و ترتيب اثر داده نخواهد شد.
چي شده. يك نفر داره من رو لگد ميزنه. داداشمه داره ميگه:جواد ، بيدار شو . چه غلطي باز كردي. باز هم زيادي خوردي و قاط زدي. مگه نگفتم دو پيك بيشتر نزن. من هم ميگم كه به خدا دست خودم نيست.اين قدر بدبختي ريخته كه يك شيشه وتكا هم كمه.بهترين راه براي فرار همينه.فقط و فقط .

سخته،ولي هميشه مست و راست گو باشيد.

۱۳۸۶ خرداد ۲۱, دوشنبه

علت واقعي گريه



بچه درون(وجدان)

واااااااااااااااااااااي! سرم رفت. بچه اين قدر گريه نكن. عجب غلطی كرديم به حرف اين ميمون گوش داديم و تو رو كاشتيم. يكي پيدا نشد به ما بگه بچه فقط ۷ تا كافيه. توله سگ خيلي زرنگه به مادرش رفته. به قول ننه خدا بيامرزم من توی كل فاميل به خنگی معروف بودم و از هر انگشتم يك خنگي مي باريد. تا مقطع ِراهنمايی شب ها زيرم رو خراب می‌كردم و بند كفش‌هام رو نمي تونستم ببندم. ميگن بچه های اين دوره و زمونه خيلي باهوش هستند. بهتره بيام باهاش مذاكره بكنم و اون رو ساكت كنم. ممدقلی خوشگل ِبابا اين قدر گريه نكن. بابا بهت چندتا قول ِخوب ميده اگه ساكت بشی. چه جالب!! بچه ساكت شد. باشه من سعی مي‌كنم بابای خوبی باشم. پس گوش كن:
بابا بهت قول ميده از اين به بعد كون‌گشادی رو بذاره كنار و بره دنبال ِكار ِدرست و حسابی و هر ماه يك كار عوض نكنه به بهانه‌های ِمختلف.
قول ميدم ديگه با زير شلواری و از اين بيژامه‌های ِراه‌راه صبح‌ها تا نانوايی ِسر ِچهارراه نرم و دستم رو تا آرنج توي خشتكم نكنم و خرش و خرش اونجامو نخارونم.
بابا قول ميده تا مادرت از خونه بيرون رفت ديگه نره از پشت ِكمد، اون چندتا سي‌دی كه زن و مردها لخت هستند رو در بياره و توی ِتلويزيون ِبزرگ نگاه كنه. مگه خودت از ممه خوشت نمی‌ياد، من هم يك زمانی بچه بودم و مثل الان ِتو از اونجاها خيلي خوشم می‌اومد. من فقط می‌خوام با ديدن ِاون سی‌دی‌ها يادِ بچگی‌هام بيفتم. بابا غلط كردم، شوخي كردم.صدا تو بیار پایین!
بابا قول ميده سميرا رو (دختر ِبچه‌ی ِزهراخانوم ِهمسايه (زن بيوه)) به خاطر اينكه مادرش خيلی خوشگله و تهش باد ميده رو خيلی ناز نكنه و تو رو فراموش نكنه و هر چی براي اون ميخره برای ِتو هم بخره. صدای در می یاد. فکر کنم مادرت اومد. خانوم کجایی؟ بچه خودش رو کشت. من با زبان نوین و امروزی سعی کردم ساکتش کنم!
خانوم: خاک بر سرت مرد که هفت تا بچه بزرگ کردی و نفهمیدی که بچه یا موقع گرسنه شدن و یا خراب کردن خودش گریه میکنه. بوی گندش همه جا پیچیده. زود جاش رو باید عوض بکنم.
مرد: چرا زودتر نفهمیدم! الکی این همه به بچه قول دادم. بچه جون هر چی گفتم رو پس میگیرم. اصلا تو رو چه به این حرف ها!!!؟؟
دوستان عزیز به نظر شما علت واقعی گریه بچه چه چیزی بود؟ بچه ظاهری رو میشه با شکلات و شیر و کهنه عوض کردن ساکت کرد و سرش رو کلاه گذاشت. هر آدمی درونش یک شخصیت بچه که خیلی پاک و معصومه داره. اون بچه رو چه جوری می خواهید ساکت بکنید. آدم که نمیتونه سر خودش کلاه بذاره!؟




بیخ نوشت:الان فکر کنم ماه رمضان شروع شده. از حدود یک ماه قبل از دور و بری ها چیزهای عجیبی می شنوم. جالبه چند نفر جمع شده و جلسه اضطراری گذاشته بودند و راه حل ارایه می کردند. یکیشون می گفت توی این یک ماهه بیایید خیلی کیف بکنیم و عوض اون ماه در بیاد. یکیشون میگفت نه بابا بعد از اافطار همه چیز آزاده !من همیشه با دوست دخترم بعد از افطار میرم بیرون. یا توی مشهد میبینی راننده تاکسی تا نزدیک حرم میشه سریع پخش ماشین رو خاموش میکنه و خیر سرش احترام امام شون رو نگه میداره. اگه نوار گوش کردن بده چرا گوش میدی و اگه عیب نداره چرا خاموش میکنی؟
یا همین جریان آزادی بعد از افطار برای هر غلطی کردن(خودتون بفهمید موضوع رو باز نکنم) این ها همه اش تناقضه و برای من غیر قابل درک.
سخته،ولی شاد باشید.

۱۳۸۶ فروردین ۲۲, چهارشنبه

ته مستي


ته مستي


يك ۴ لیتری ،عرق سگی گیرمون اومده.میخوام به سلامتی همه دوستان بزنیم بالا.
اولیش رو به سلامتی خودم میزنم که همیشه مستم و راست و حقیقت رو میگم.
دومیش به سلامتی علی میزنم که بهترین لقب (آنتی ضعیفه) رو برای خودش انتخاب کرده.
سومیش به سلامتی حاجی فلانی میزنم که با این که سه بار مکه و سوریه و...رفته.باز هم به اهالی محل کمک میکنه و پول نزول با بهره ۳۰ درصد میده.دقیقاْ یک درصد زیر قیمت بقیه بنگاه های محل.خدا خیرش بده.
چهارمیش به سلامتی ملای مسجد محل که یواشکی ۵ یا ۶ زن صیغه ای داره.بماند چند تا زیر آبی رفته و بیوه زن برای کمک جاش رفتن و چه از لحاظ جسمانی و روحی و اندامی و... هر لحاظ به اون کمک میکنه.تازه می خواد سایت صیغه دات کام رو راه اندازی بکنه.این حق مسلم هر مرد مسلمانه که ....
به سلامتی فاطی نینجا که آخر حجابه. ولی خوب باید از دو روز قبل وقت بگیری و به موبایلش زنگ بزنی و هر کجا که بخوای می یاد و خدمات پس از فروش هم میده.
به سلامتی همشهری هام(مشهدی ها) که حسابی زوار ها رو درست کردند و تیغ زدند وقیمت جنس ها رو چند برابر به اونا انداختند.از قدیم گفتن مشهدی شمع دزد. الان هم می دزدند یک جور دیگه و نوع پیشرفته ترش(جریان داره آخر متن میگم)
به سلامتی صدا و سیما که با قیچی افتاده به جون همه فیلم ها و یا این که روی اون ها زووووم میکنه که ما یقه و پرو پاچه خانوم های تو فیلم رو نبینیم و یک وقت از راه به در نشیم.ما فقط می تونستیم تو تلویزیون از این صحنه ها ببینیم که نشد.من و خیلی ها نمی دونیم فیلم سوپر چیه!بچه های ۷ یا ۸ ساله هم الان چشم و گوششون پاره که جـِر خورده و کلیه فیلم های سکسی رو دور کردند.
سلامتی قیافه رییس جمهورتون احمدی نژاد که گریم کننده های فیلم ۳۰۰ هم نتونستند که ایرانی ها رو به این بی ریختی آرایش کنند.
نـــــــــــــــــه .چرا تموم شد.تازه داشت كله ام داغ مي كرد.چرا گيج شدم .سرم گيج ميره. همه جا تار شده.




شمع دزدي نوين مشهدي ها:جريان از اين قراره كه هفته پيش يك گروه دانشجوي مشهدي رو مي برند به مناطق عملياتي جنوب.يكي از پسر هاي همشهري ما طبق سنت قديم مشهدي ها يك مين خنثي نشده رو به عنوان يادگاري و يا تبرك(هر چي مي خواهيد فرض كنيد)كِش ميره و تو كيفش مي زاره و تو اتوبوس مي تركه.مي گن ۶ نفري ميميرند.خدا بيامرزدشون.پيشرفت رو مي بينيد.




تاپ موزيك:براي امروز دو تا آهنگ از گروه دومان به معني دود ويا بخار گذاشتم.اين هم لينك بيو گرافي .سبكش يك جوريه.بي ربط به پست من نيست.مي گي همه اشعارش رو در حال مستي مي خونه.شعر اول به اسم امشب من مي نوشم(تا خِـر خـِره).شعر دوم به اسم تو .آخر مست هاست ميگي.دانلود كن و لذتش رو ببر
. سخته،ولي شاد باشيد


امشب مي نوشم(تا خِـر خـِره) Duman bu aksam


تو Duman sen

.



۱۳۸۵ بهمن ۲۲, یکشنبه

قصه آشنا



ای خدا خسته شدم چه قدر حَمّالی بکنم.دریغ ازیک روز استراحت.از خروس خون تا بوق سگ فقط باید بار کشی بکنم.آخرش چی! هیچ امید و پشتوانه ای نیست .
یادش به خیر اون قدیم ها یک شیر شاهی بود و حکومت میکرد.یک کم رفاه داشتیم. درسته اون از طَـویلُ المالِ حیوانات می خورد ولی ته مونده هاش رو ول می کرد تا به ما می رسید، چون خودش و دور و بری هاش سیر بودند. ولی بز ها و گوسفندها ی گشنه و گدا رو چه به حکومت !؟ به هیچی رحم نمی کنند؟ اگه حد اقل چند ماه کار نمی کردم میدونستم تو خونه چیزی برای خوردن زن و بچه پیدا میشه. الان این جوری نیست.امروز کار نکنی فردا شکمت خالیه. من واقعاْ خر هستم که دنبال گله گوسفند ها راه افتادم و اونا هم دنبال رهبرشون و بز پیر گله راه افتادند و اون هم با شعار های توخالی اون ها رو فریب داد و تو دهن شیر شاه زد.نمی دونستند بز پیر از طرف روباه اجیر شده بود که انقلاب بکنه.چون شیر شاه کم باج می داد و می خواست با حیوانات درنده دیگه دوستی بکنه. الان چندین سال از انقلاب حیوونی می گذره ولی روز به روز وضعمون بد تر می شه. چند سال حکومت دست یک گاو از خدا بی خبر افتاد.این قدر چاق بود و هر چی می خورد سیر نمی شد.الان هم داره می خوره . کلی ملک و ثروت کل دنیا داره. ولی ول کن نیست. اواخر حکومت هی طویله و آخور افتتاح می کرد که ما نگیم چی کار کردی.همه حیوانات دیگه به اینجاشون رسیده بود .خفقان و دزدی بیداد میکرد.یک دفعه یک مار خوش و خط و خال آمد.چه قدر خوش زبون بود.همه اش از آزادی بیان و حقوق حیوونی صحبت میکرد.اولش یک کم دست و پا زد.دید زورش به آقا گاوه و کلی کفتار و مفت خور های دیگه نمیرسه.
خودش هم با اون هم کاسه شد.گور بابای حیوونای دیگه.این حیواناتی که فقط موقع
انتخابات محترم شمرده می شدند. حکومت چند ساله مار هم تموم شد.تموم حيوونات تصميم گرفته بودمد ديگه راي ندهند.امان از دست روباه و كفتار پير (جانشين بز پير و دست نشانده روباه). باز هم سر گوسفند ها كلاه گذاشتند.آمدند گاو رو علم كردند.چون مي دونستند همه از اون بدشون مي ياد.از اون طرف يك ميمون بي ريخت كه زيادي صحبت مي كرد و همه اش مظلوم نمايي مي كرد و شعار زنگي بهتر و رفاه بيشتر رو مي داد رو با هم مقابل كردند.همه هم گول خوردند و از ترس اينكه گاو چاق دوباره نياد و اين ميمونه هم زيادي خودش رو مظلوم نشون داد رفتند به او راي دادند.
نمی دونم چرا میمون همه اش بازی می کنه و این شاخه و اون شاخه می پـَره.کل مزارع و جنگل های دور و بر رو با مزرعه ما دشمن کرده. خیلی بی ریخته ،آبروی ما رو برده. همه اش از دارایی ها و اموال ما رو بذل و بخشش می کنه به جاهای دیگه.
کـُرّه ها و توله های حیوونای خودمون از گشنگی رنگشون زرد شده، آقا رفته به جنگل های دیگه و به اونا اموزش جنگل داری میده.
این هم کرّه خـرِ خودمه.از صبح تا شب چسبیده به کامپیوتر.همه اش اَنـتَـر نِـت میره.
كار ديگه بلد نيست.با كره هاي مونث چت ميكنه و قربون صدقه اونا ميره. طرف رو اصلاً نديده و معلوم نيست از كجا هست.قديم ها اين جوري نبود.من جووني هام اگه از ماده خر خوشم مي يومد چند تا عَرعَر مي كردم و دلش رو به دست مي ياوردم و فرار مي كرديم و بقيه اش هم اصلاً به شما هيچ ربطي نداره چي كار مي كرديم؟!
نمي دونم تو اين جنگل امروزي هر كي دزدي ميكنه و مثل بز ريش داره حيوون خوبيه ولي اونايي كه مثل من كار مي كنند و نون حلال مي خورند اصلا به هيج جايي نمي رسند.كاش اين غرور لعنتي رو زير پا مي گذاشتم و چانه و فك قوي و انگشتاني تيز و ظريف براي مالوندن داشتم وگرنه الان وضعم اين نبود و براي خودم خر دم كلفتي بودم. واقعاْ نمی دونم اين جنگل عاقبتش چي ميشه؟دلم برای این کـُرّه ها و توله های نسل بعدی می سوزه!!
قصه ما به سر رسيد الاغه به خونه اش نرسيد! داستان جالبي بود.
من بابا بزرگ خوبي مي شم.ولي نمي دونم اين قصه چه قدر برا م آشنا بود.شايد از جايي كپي برداري كردم و خبر ندارم.اگه كسي از منبع اون خبر داره به ما هم بگه!!!






تاپ موزيك:براي امروز سه تا اهنگ از گروه mor ve otesi به معني فرا بنفش گذاشتم.گروه برگزيده راك سال ۲۰۰۴ تركيه.اين لينك بيو گرافي . سبك كارشون Alternative rock .اين هم لينك عكس ها شون.شعر اول به اسم cambaz كليپش به عنوان بهترين كليپ راك سال شد.يك كم سياسي بود و نيش و كنايه به آمريكا مي زد.شعر دوم به اسم یک درد دارم .شعر مورد علاقه منه.به قول بچه قرتي ها كه ميگن اين favorite منه.شعر سوم هم به خاطر عشق. كلاَ كلاس كارشون بالايه.دانلود كن و لذتش رو ببر.در ضمن فو تو بلاگ هم آپ كردم.يك سري بزنيد.


?? mor ve otesi cambaz


يك درد دارم mor ve otesi bir derdim var


به خاطر عشق mor ve otesi ask icinde


سخته،ولي شاد باشيد.

۱۳۸۵ دی ۲۱, پنجشنبه

چشم چراني



اي  فضول


صحنه رو داشته باشيد.يك خانوم با كلاس و با آرايش نصفه و نيمه و خفيف مي ياد تو يك خيابون كه كلي كاسب گرگ و بارون ديده داره ، دنبال يك آدرس مي گرده.طرف همچي يك كم با عشوه و ناز و ادا راه ميره و صحبت مي كنه كه هر چي قند تو دل همه هست رو آب مي كنه.ملت هم ميخ اون و منتظر كوچكترين لغزش از طرف اون.
موتور سازي اوستا: اصغر آقا شاگرد: اِبرام گوزو


اصغر آقا :بچه انبردست رو بده ولي ابرام كل حواسش جاي ديگه هست.كجا؟
اصغر آقا :پسره گاگول چرا انبر كلاغي رو مي دي حواست گدوم گوريه؟ آها ، زنه رو نيگاه ميكني.اي ول پر و پاچه رو نيگاه.خدا بركت بده.بابا ،قيصر كجايي اصغرت رو كشتند.
ابرام گوزو: اوستا اين زنه دنبال آدرس مي گرده من برم كمكش كنم ثواب داره.من در بدر دنبال ثواب ميگردم.ننه ام گفته هميشه به خانوم ها كمك كنم.
اصغر آقا: غلط کردی . تو گــُه خوردي. فكر كنم اين زنه وضعش خرابه. من اين ها رو مي شناسم .هر چي باشه من ۴ تا شــورت بيشتر پاره كردم.اگه بنا به ثواب باشه من واجب ترم. شما جوون هاي روغن نباتي رو چه به اين كار ها .حيف الان کلثوم خانوم خونه هست وگرنه نشون مي دادم دود از كنده بلند ميشه.
بقيه كاسب ها همين وضع رو دارند. شاگرد نانوايي يادش مي ره نون ها رو در بياره .كل مغازه دار ها مي يان دم در مغازه براي ثواب و كمك به اين خانوم.كل هيكل طرف رو ورانداز مي كنند.خياط با چشماي تيزش و با استفاده از تجربه با وجود مسافت زياد، دور كمر خانوم رو اندازه مي گيره و شاگردش سريع اندازه مساحت و محيط اون محاسبه مي كنه.
پیرمرده صداي كلنگ قبرش به گوش مي رسه ،گوزش رو نمي تونه تو شكمش نگه داره . با ديدن اون زنه متن دعاش عوض مي شه يا وجيهاً عند الله اين خانوم رو نيگاه، اي والله.


چشم ها را بايد شست تو گـُـــــــه مي خوري چشم چراني مي كني
(سهراب جهنمي)


 






من ۹ ماه از خدمت سربازيم رو كلانتري خدمت كردم. چي كثافت كاري ها رو چه از طرف مردم و خود مامور هاي نيروي انتظامي كه نديدم ، بماند .يك روز يك زن با مشخصات بالا اومد كلانتري و با چند تا مامور رفتند و دو نفر را با اردنگي و كتك اوردند.جريان از اين قرار بود كه حاج خانوم با آرايش غليظ ميره كبابي اون دونفر و چون سر ظهر بوده و خلوت و خانوم هم خوش برخورد آقايون هم منظور ميگيرند.خانومه
سفارش كباب ميده و اوستا و شاگرد بهش مي گن خانوم اگه بخواهيد ما كباب خام هم داريم!!
واااااااي چه افتضاحي كه نشد.واقعاً به آبروريزي اون مي ارزيد؟!!
يكي نيست بگه ، بابا چرا به زن مردم تهمت مي زنيد..آرايش كردن كه كار بدي نيست.اين حق مسلم هر خانومي هست كه آرايش بكنه.هر كي خوش لباس بود و به خودش رسيد وضعش خرابه!اين قدر سطح فهم و شعور گوسفندي .همين آقايون كه اوصافشون رو گفتم ، سجاده شون رو آب مي كشند و تو مسجد صف اول هستند و تا يك ملا مي بينند از الكي چند تا سوال مذهبي مي كنند يعني ما هم بچه مسجدي هستيم.موقعيت گناه براشون از روي بي عرضگي يا بي ريختي پيش نمي ياد معلومه پاك مي مونه. آب نديده وگرنه شناگر ماهريه.چه قدر خوب بود ظاهر و باطن ما آدما يكي بود .واقعاً خيلي كار سختيه.


آموزش فضا نوردي: امروز سه تا از بهترين هاي خواننده راك ترك به نام  murat gogebakan گذاشتم.اگه با هد ست گوش كنيد اون بالاها مي ريد.براي همين امروز گفتم آموزش فضا نوردي.
آهنگ اول اسمش كجايي اي ماهرويم هست.تو المپيك وقتي حسين رضا زاده(جرثقيل محبوب ملا ها)
ركورد جهان رو زد آهنگ خالي شو رو تصاوير قهرماني اون مي گذاشت.تو چند پست پيش گذاشته بودم براي دانلود ولي الان باز هم ميذارم.خيلي حيفم اومد با بقيه نذارم.آهنگ دوم به اسم اي معشوقه ام
بگير دستم را .با صداي گيتار ميخونه.كلي حال مي ده.اهنگ سوم به اسم بخت سياه گذاشتم.بيشتر كلمه هايي كه به كار مي بره فارسيه .فكر كنم شعر رو بفهميد.وسط آهنگ ۳۵ ثانيه فقط صداي جيغ گيتار خالص مي ياد.آدم رو يك راست مي بره كره مريخ.دانلود كنيد و لذتش رو ببريد.


كجايي اي ماهرويم murat goge bakan ay yuzulum


اي معشوقه ام بگير دستم را murat gogebakan sevda tut


بخت سياه murat goge bakan kara baht


سخته، ولي شاد باشيد